صداي پاي تو در گوش آسمان پيچيد نسيم نام تو در گيسوي جهان پيچيد خبر به هيئت داغي بزرگ مي آمد خبر چقدر سريع و چه ناگهان پيچيد
خبر دهان به دهان، تلخ تلخ جاري شد وَ قند نام تو در تلخي دهان پيچيد شکست آينه، تکثير شد هزار "احمد" صداي آينه تا اوج کهکشان پيچيد زمين وجب به وجب عاشق نگاهت شد بهار، روي زمين بي تو تا خزان پيچيد کرانه هاي غزل رنگ و بوي غربت داشت تو پر زدي و نگاهم به بي کران پيچيد هميشه عشق به خون شهيد مديون است شکوه عشق تو در وسعت زمان پيچيد حسين سنگري
اگر که شوکت اين باغ، به چشم تنگ تو خار استبه گوش خود بسپار اين فقط شروع بهار است به تيغ و دشنه تن ما نکرده پشت به ميدانو نيز جاي سر ما، نه شانه که سرِ دار است از آن گلي که شکستيد هزار غنچه برويدمباش در پي شاهد، فزون ز حد شمار است به شهرياري شهر شرف رسيده هرآنکسکه مرگ در نظرش جز ميان معرکه عار است هلا سيوف برهنه، شما و سينه چاکمکه بيقراري ايل از صداي پاي سوار است شکستن گل اگرچه نشانده غم به دل باغبه جاده لاله نشاندن به پيشوازي يار است
خدا خيرتون بده . تکان دهنده بود!!!