سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کبوتر حرم
هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
ثامن تم
لینک دوستان
طراح قالب
ثامن تـــم

بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده و نستغفره و نتوکل الیه و هو خیرالمسئولین

چند وقتی است در این اندیشه‌ام که چقدر از شهدا فاصله گرفته‌ایم. دغدغه‌های امروز ما چه شده و دغدغه‌های آن روز شهدا چه بوده است؟ ما گه‌گاه در مناسبت‌هایی که یاد شهدا متبلورتر است، آرزوی الحاق به آن سفرکرده‌ها را داریم و گاهی در مناجات‌های شخصی‌مان از اینکه جا ماندگان از آن خیل به سوی حق شتافته‌ایم، شرمساریم و آشفته ... ولی واقعاً چرا این گونه شد، که راه‌مان تا این حد به دور افتاده است. ارزش‌هایی که در مطالبه و حفظ آن کوشیده‌ایم و میکوشیم چرا با شهدا فاصله گرفته . . .. نمازمان و تهجدمان چرا سرسری شد؟ مراقبه‌هایمان که کمی پیشتر محکم و مستحکم بود چرا رنگ باخت؟ مگر قائل بر «دوام اتصال به خدمت الهی» نیستیم؟ مگر جلسات زیارت عاشورای پایگاهمان را با سر نمی‌رفتیم؟ مگر یک ساعت قبل از اذان و دو ساعت بعد از نماز در مسجد نبودیم؟ مگر کارهایی که رنگ و بوی خدایی داشت در اولویت کارهایمان نبود؟ مگر دیدن رفقای حزب‌اللهی‌مان در مسجد و هیأت و نماز جمعه لذت بخش‌ترین ملاقات‌های زندگی‌مان نبود؟ و هزاران هزار از این پرسش‌ها که پاسخ‌ آنها داروی تمام دردهای امروزمان است.

شاید بعضی رفقا وقتی این مطلب رو بخونن اولین نکته‌ای که به ذهنشون برسه و پاسخ بدن، گرفتاری زندگی و معاش و رسیدگی به زن و بچه و . . . . از این موضوعات باشه. اما! یادمون باشه که شهدا هم همه این‌ها رو داشتن و شاید تو زمان اونها با اون شرایط خاص مملکت رها کردن زن و بچه و رفتن به جبهه خیلی سخت بوده و در سفری که امید برگشتت صرفاً، صفر بوده، رها کردن زن و بچه و زندگی و پدر و مادر و برادر و خواهر، می‌شده همونی که تو مناجات شعبانیه می‌گیم: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و ...»

حقیر به عنوان یکی از مشمولین به این سردرگمی‌ها به این مطلب قائلم که همیشه و در همه حال بریدن از تعلقات سخته و خیلی هم سخته! اما! یکی میشه زهیر، یکی میشه حر و از اون طرف هم یکی میشه ابن ملجم و شمر که هر دو از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بودند اما در انتها «خسرالدنیا و الآخره» شدند.

ما کلیّت این بحث رو یکی در روزمره‌گی زندگی‌هامون داریم و یکی در نوکری اهل بیت (ع) که حتماً برای دوستانی که این مطلب رو می‌خونن پیش اومده که در روزی که شبش قصد رفتن به هیأت رو داری مراقبه‌ی آدم خود به خود بیشتر می‌شه. اما مگر نه اینکه ما همیشه در محضر خدا و حجت خدا هستیم. پس این مراقبه باید علی‌الدوام باشه تا نتیجه‌بخش باشه، مثل سیر صعودی شهداء که برای رسیدن به منشاء نور، خودشون رو هم نورانی کردند.

انشا الله و با دعای تک تک رفقای گلم اعم از خوننده و سینه‌زن و گریه کن و همه و همه، ما هم تو وادی نوکری اهل بیت راهی پیدا کنیم و جایی و بهمون توفیق خدمت عنایت کنند و تو اون خدمت دوام اتصال پیدا کنیم.

 

شادی روح امام .ره. و شهدا هم صلوات ذکر بفرمائید


سه شنبه 90/6/22 .:. 9:16 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

شکسته بالتر از من میان مرغان نیست/ دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است شعر و مداحی - خادم الحسن (ع)
امکانات وب


بازدید امروز: 26
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 212851