کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
این لحظههای آخر سلطان عشق است ** وقت زمین افتادن ارکان عشق است در زیر تیغ و تیر و سنگ و نیزهباران ** وقت به نی بنشستن قرآن عشق است گرد و غبار و ناله و فریاد برپاست ** ای وای سلطان بین یک گودال تنهاست خولی، سنان، اخنس، همه خیره به گودال ** امواج دردی بی نهایت فاش پیداست یک چکمهپوش بی حیا با نیتی پست ** دارد میآید خنجری از کینه در دست آه ای ملائک چشم زهرا را بگیرید ** آن چکمه پوش پست روی سینه بنشست خون میزند جوش از زمین و آسمانها ** تاریک شد نور تمام کهکشانها خورشید هم در هالهای از خون نشسته ** رفته رمق از سینه و از جسم جانها ای وای بر موی شریفش پنجه انداخت ** زهرا در آنجابود اما دید و نشناخت با ضربههای کاریاش از پشت گردن ** رأس شریف شاه عطشان را جدا ساخت یکشنبه 90/9/13 .:. 3:36 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|