کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
روزیکه اومدیم اینجا یادته؟ / دستاتو بردی به بالا یادته؟ گفتی و تموم اهل غافله / خیمههاشون شد همینجا یادته؟ دل من شور میزد و گفتی به من / خواهرم صبر داشتهباشو یادته؟ دیدی که به پیش پای محملم / عباست گذاشته پاشو یادته؟ لحظههای این بیابون یادمه / خیمههای این بیابون یادمه اون طرف شریعه بود و این طرف / تشنههای این بیابون یادمه لشگر نیزه و شمشیر یادمه / بعد تو خنده و تحقیر یادمه باز شد آب و بعد تو دستای من / بسته شد تو غل و زنجیر یادمه وقتی که زمین میلرزید یادمه / دشمنت به ما میخندید یادمه وقتی که نشسته بود رو سینهتو / رأس پاکتو میبرید یادمه وقتی که خیمهها میسوخت یادمه / دامن بچهها میسوخت یادمه تو هجوم پنجهها به باغ تو / برگای لالهها میسوخت یادمه یادمه روی زمین افتادنت / زیر تیغ بیحیا جون دادنت یادمه انگشت و انگشتر تو / حتی غارت شدن پیراهنت لحظههای بیقراری یادمه / تو و اون زخمای کاری یادمه جلوی چشمای من با نعل نو / رو تنت مرکب سواری یادمه هر نفس دردای تازه یادمه / سر تو به روی نیزه یادمه حمله سمت خیمة بی پاسبون / جای تشییع جنازه یادمه بعد تو وادی به وادی یادمه / بعد تو صحرا نوردی یادمه تو هجوم چشم حیض کوفیا / بخدا که کوچهگردی یادمه نِمیره از نظر من به خـــدا / خاطرات سفر کرب و بلا رأس خونین تو بین تشت زر / خیزرون میخورد به روی دندونا لحظههای تلخ هجرون یادمه / بی تو، تو دشت و بیابون یادمه نیمه شب مرگ گل سهسالهتو / توی تاریکی ویرون یادمه یکشنبه 89/10/5 .:. 11:55 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|