کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
«آنچه تو کردی به صف کربلا» / وآنچه که دیدی تو در آن ماجرا هر چه که در منظر تو مینمود / هیچ بجز صحنهی زیبا نبود کرب و بلا صحنة ایجاز تو / بار دگر عرصهی آغاز تو بانوی دلخستهی محمل نشین / غافلهسالار ولی بی معین با علمی غرقه به خون روی دوش / عالمی از نوحهی تو در خروش شعلهی آهت همه را سوخته / از غم تو ارض و سما سوخته گو چه در آن موج بلا دیدهای / در سفر کرب و بلا دیدهای بانوی من از چه دلت شاکی است؟ / چارقدت از چه سبب خاکی است؟ از حرم اینقدر چرا میدوی؟ / چیست در آن گود؟ کجا میروی؟ از چه به سر میزنی و میدوی؟ / لطمه به صورت زنی و میدوی؟ گرد و غبار از چه سبب شد بلند؟ / دوزخیــان طبل چرا میزنند؟ صبر کن ای بانوی هفت آسمان / صبر کن ای لنگر فلک جنان در دل این معرکه تنها مرو / یک تنه در ورطهی غمها مرو لجّهی خون است در آن قتلهگاه / نیزه و شمشیر و کسی بیپناه از پی آن نیزه و شمشیرها / از پس باران همه تیرها آمده یک جانی خنجر به دست / آمد و بر سینهی سلطان نشست بانوی من دیدهی خود را ببند / دیدهی رنجیدهی خود را ببند بانوی من دست دعا باز کن / لعن بر این دوزخی آغاز کن وجه خدا و سگ پستی کجا؟ / گودی گودال نباشد روا لرزه فتاده به زمین و زمان / لطمه زنان اهل همه آسمان نالهی یک مادر دلسوخته / ضجّهی یک دختر دلسوخته میرسد از هر طرف و هر کجا / تنگ غروب است و فضا پر بلا وای چه تاریک شده این زمین / دخت علی! پس چهکنی بی معین؟ هر طــرفی دخترکی در فرار / خیمه و خــرگاه اسیر شرار نوح هم این سختی طوفان ندید / این همه غم موسی عمران ندید چشم خلیل این همه آتش ندید / این همه حالات مشوش ندید کیستی ای صبر خدا ظهور / کیستی ای بانوی پاک و غیور کیستی ای سر بلا در بلا / کیستی ای عیسیِ کرب و بلا از غم خود در دل من هم بریز / قطرهای از عشق به ظرفم بریز بانوی من باز هم اعجاز کن / تا به حرم راه مرا باز کن
دوشنبه 91/1/7 .:. 2:33 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|