کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
امشب خمار جام ناب بوترابم ** بیدار بیدارم ولی گویا که خوابم از ابتدای عمر یا پیش از ولادت ** همچون گیاهی زیر نور آفتابم من از نخست زندگی تا لحظهی مرگ ** عبد و غلام حضرت ختمی مآبم حیدر امام و فاطمه بانوی دینم ** باشد نمازم رکن دین قرآن کتابم تا بوی اربابم رسد از محفلی گرم ** با اشتیاق دل بدانجا میشتابم ارباب من ختم رسل را نور عین است پروردهی دامان زهرا او حسین است امشب ز دستم رفته هم صبر و شکیبم ** از پای تا سر غرق در عشق حبیبم آخر چگونه شکر حق گویم که اینسان ** عشق حسین ابن علی گشته نصیبم دیگر دوایی بهر زخم دل نباشد ** زیرا مریض دیدن روی طبیبم هم دین و عقل و دانش و چشم و دلم را ** من باختم دنبال عطر و بوی سیبم چون فطرس امشب مست مستم ای خلایق ** زیرا که پا بگذاشت در عالم مجیبم امن یجیبم ذکر شاه عالمین است او پادشاه عشق و سرمستی حسین است امشب عنان عقل در دستان من نیست ** جز اشک شوق از عشق در چشمان من نیست شاهم به عالم چونکه شاه من حسین است ** غیر از حسین فاطمه سلطان من نیست هم جسم و هم جان نذر چشمان حسین است ** جز شاه ملک کربلا جانان من نیست شعر و شعورم جمله بوی یار دارند ** دیگر زبان و ذهن در فرمان من نیست امشب به عشق یار جانم هدیه کردم ** این جان هم از یارم بود این جان من نیست هم جان و هم جانان و دلدارم حسین است امید قلب مست و بیمارم حسین است آری به شوق روی او پروانه هستم ** از شوق جامش راهی میخانه هستم شمع دلآرای حسین ابن علی را ** من تا همیشه با دلم پروانه هستم اصل حقیقت اوست ای دلهای عاشق ** من هر چهام در نزد او افسانه هستم با عشق میگویم به اربابم که مولا ** من سائلی پشت در میخانه هستم با مدعی گوئید زنجیری بیارد ** آری ز شوق دلبرم دیوانه هستم دیوانهی زنجیری روی حسینم من در نمازم سوی ابروی حسینم آمد نگاری که دلم را کرده تسخیر ** ذکر تمام آسمانها گشته تکبیر آمد کسیکه جام مشتاقی به من داد ** آمد کسی که معنی حج است و تقصیر آمد سروش عاشقی فرزند طاها ** با عشق خود پای دلم را کرده زنجیر آمد کسیکه قبلهی هفت آسمان است ** هر شب به عشقش میکشم آوای شبگیر هر شب به رؤیایم ببینم کربلا را ** ایوان زیبایش به ذهنم بسته تصویر این جمله را بر صفحهی قلبم نوشتم کوی حسین ابن علی باشد بهشتم سلطان عشق عالمی ای شاه بیسر ** ای ساکن کرببلا همراه خواهر همراه تو یک غافله دلهای شیدا ** فرمانروای لشگرت عباس سر خون خدا خون همه مستان حلالت ** ای آنکه آمد در برت مظلومه مادر زان رو شده دلها همه دیوانهی تو ** زیرا که ادی هر چه داری بهر داور خاکم به سر گفتند ارباب مقاتل ** بودی میان قتلگه در زیر خنجر دین خدا را آبرو از خون پاکت سر قبولی نمازم بوده خاکت
یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/31 .:. 3:6 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|