کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
دفترم را دوباره وا کردم/ورقی کندم و جدا کردم قلمم را رویش رها کردم/و توسل به مرتضی کردم گفتم از جان گدای تو هستم سائل بی نوای تو هستم شکر خالق که انتخاب شدم/شامل لطف بی حساب شدم من هم از عاشقان خطاب شدم/خاک پاهای بوتراب شدم که منم سائل عطای علی زنده ام زنده با ولای علی یا علی ای نگاه تو دریا/ای امام تمام ما فیها افتخارم بود در این دنیا/شاعرم در حریم قدس شما منکه بر خادمیت مفتخرم بده رخصت که نامتان ببرم شده معتکف به خانه تو/به لبم نام تو ترانه تو در دل خسته ام بهانه تو/غرقه در لطف بی کرانه تو قصدم این است نوکرت بشوم تا که مداح دخترت بشوم لیلی آل مرتضی زینب/دختر شاه اولیا زینب دانش آموز هل اتا زینب/رکن بیرونِ از کسا زینب بانوی بانوان پس از زهرا افتخار زنان پس از زهرا شرف بانوان ز نام شما/خیل افلاکیان غلام شما دل اهل ولا به دام شما/من هم عبد علی الدوام شما مثل حیدر که داد انگشتر تو مران این گدای خود از در ای حیا مستمند و در به درت/و ملائک غلام مفتخرت آسمانها گدای خاک درت/سایه کن بر دلم تو با شجرت جلوه کن بر دلی که مسکین است به دلم لطفتان چو تسکین است جلوه کن جلوه های زهرایی/از همان جلوه های مولایی تو که در اوج آسمانهایی/دارم از جود تو تمنایی که به من هم عنایتی بنما و از این سینه عقده ای بگشا عقده بگشا که مدحتان گویم/مدحتان را و وصفتان گویم وصف اوج جلالتان گویم/از جلال و خصالتان گویم گویم از تو که مثل بارانی مثل حیدر خدای احسانی مدح تو شرح آیه تطهیر/صبر هم پیش تو شده زنجیر صورت تو خدیجه را تصویر/با طلوعت مدینه شد تنویر نور تو عین نور فاطمه است و حضورت ظهور فاطمه است ای منور به شوکت نبوی/عطر تو عطر ناب مصطفوی و طنین صدای تو علوی/مونس لحظه های مجتبوی هم نفس هم قدم کنار حسن تو قرار دلی و یار حسن تو به صبرت زبانزدی بانو/و به ایمان سرآمدی بانو تا به عالم قدم زدی بانو/زینت مرتضی شدی بانو نام تو زیب نام حیدر شد زنده از تو مرام حیدر شد دیده ات وا شده به روی حسین/و دلت بسته شد به موی حسین مثل آئینه روبه روی حسین/جان تو محو گفتگوی حسین تو که خود قبله گاه احبابی مونس لحظه های اربابی آسمانها نشسته در حیرت/از تو و آن صلابت و شوکت از تو و آن وجود با غیرت/از تو و آن غرور پر هیبت ای رسول قیام سرخ بلا ای حرای تو تلّ کرببلا تو ز بالای تل چه ها دیدی؟/شمس و مه را به نیزه ها دیدی تو خدا را به زیر پا دیدی/تو تماماً فقط خـدا دیدی مارأیت تو سر مستور است کربلای تو حج مشکور است در غروبی که پر هیاهو بود/مشت دشمن به قصد گیسو بود کعب نی بود و درد بازو بود/چشم کوفی سوی النگو بود تو شدی ناجی پرستو ها حافظ احترام گیسوها یادداشت ثابت - سه شنبه 91/12/23 .:. 2:28 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|