کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
دوش مستی یار این آواره شد *** از غم دلبر دلم بیچاره شد مست از صهبای لاهوتی عشق *** پرگشودم تا به ناسوتی عشق مست بودم دیشبی با یاد یار *** باز مینوشیدم از جام نگار فارغ از خود در هوایی سوخته *** آمدم با ردّ پایی سوخته تا گلو نوشیده بودم مست مست *** مست مست از باده آن چیره دست آن قدر بیخود ز حال خویشتن *** فارغ از قال و مقال خویشتن گه دلم مجنون و گه هشیار بود *** گه سرم در گوشه دیوار بود ناگهان رخسار یارم شد پدید *** مست بودم مستیام ناگه پرید مستیام رفت و دلم هشیار شد *** هستیام مبهوت آن رخسار شد وای از آن ماه جمال بی مثال *** وای از آن ابرو لعل و خط و خال یوسفان زندانی و در بند او *** عالمی دیوانه لبخند او بر نگاهش آسمان سائل بود *** ابرویش جان مرا قاتل بود همچو باران از سرانگشتان او *** میچکید آیاتی از اکرام هو تا که دلبر روی خود بر من گشود *** عقل و دل را توأمان از من ربود گفتم ای حسن رخت زیباترین *** بهترین و برترین زیباترین کیستی ای حسن تو آتشفشان *** ای به دنبالت نگاه کهکشان کیستی ای نور تو عالم فروز *** کیستی ای غصههایت سینه سوز کیستی ای مصدر عین الیقین *** ای جمالت قبلهگاه مؤمنین کیستی ای نور سبز فاطمه *** خیمه جود و کرم را قائمه کیستی ای جلوه رب العظیم *** ای کریم ابن کریم ابن کریم ای به پیشت مهر و مه هر دو خموش *** تا تو را دیدم دلم شد پر خروش گفت من طغیان حوض کوثرم *** انعکاس صولت پیغمبرم اولین ریحانه زهرا منم *** جلوهگاه عصمت کبری منم من حسن حُسن خدای سرمدم *** سبط اکبر نور روی احمدم المثنای نبی بی شک منم *** از همه رجس و بدی منفک منم پادشاه وادی احسان منم *** بعد حیدر ناطق قرآن منم در کرامت خارج از هر باورم *** من انیس لحظههای مادرم من شگفتیساز صفین و جمل *** من اسیر مردم پست و دغل من امام پادشاه کربلا *** پایه ریز اشک و آه کربلا گفتم ای مولای خوب و مهربان *** ای که هستی با گدایت همزبان دست من گیر و مرا یاری نما من ز پا افتادهام کاری نما یادداشت ثابت - سه شنبه 92/4/26 .:. 11:19 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|