سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کبوتر حرم
هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
ثامن تم
لینک دوستان
طراح قالب
ثامن تـــم

دل را اسیر لطف یاری آفریدند**مشمول احسان نگاری آفریدند

در جسم ما از روح ربانی دمیدند**هم جسم و هم جانرا بهاری آفریدند

دل‌های ما را جملگی مشتاق مشتاق**مشتاق و در عین خماری آفریدند

خاک گل ما را گرفتند از گل عشق**ما را تماماً افتخاری آفریدند

گر بنگری در خلقت افلاک تا خاک**این جمع ما را ذوالفقاری آفریدند

ما را اسیر ذوالفقار عشق کردند**در ظل جود خاص باری آفریدند

دل‌های ما را با غم اکبر سرشتند

راحت بگویم با غم اکبر سرشتند

نفروشم امشب حالت شیدائیم را**در جمع مستان کسوت شیدائیم را

گر دلبرم شاهنشه نسل جوان است**نذر غمش سازم دل رسوائیم را

نوکر نه، ذاکر نه، هستم خاک پایش**او داده بر من منسب آقائیم را

شوریدگی آوارگی دل بیقراری**دارم من از او این دل هرجائیم را

تصویر سیمایش که نقش سینه‌ام شد**بانی شده این گردش صحرائیم را

چشمان من بی اختیار از عشق او خیس**میداند او این حالت دریائیم را

امشب که مست و عاشق و بیتاب هستم

پائین پای حضرت ارباب هستم

دردم مداوا می‌شود با یک اشاره**یک حاجت آوردم و آن‌هم یک نظاره

افکنده سر باشم و با کشکول خالی**حلقه بکوبم با دلی پر از شراره

ای اولین تندیس عشق بیت ارباب**ای خاک نعلین تو یک دنیا ستاره

دریا اسیر چشم تو باشد همیشه**یاقوت هم لب تشنه لعلت هماره

خورشیدی و از ماه آل هاشمیون**دل می‌بری هر لحظه بین گاهواره

من کشتی طوفان‌زده در حال غرقم**تو ساحل عشقی بده اذن کناره

ای با شکوه ای با صلابت ای دلاور

ای ذکر اهل آسمان شهزاده اکبر

بر جلوه‌ی طاهائی‌ات الله اکبر**بر شوکت مولائی‌ات الله اکبر

بر عصمت و جود و عروجت بین محراب**بر صولت زهرائی‌ات الله اکبر

شاگرد ممتاز کریم آل طاها**بر این همه آقائی‌ات الله اکبر

وقتی که جنگ و معرکه باشد نفسگیر** بر ضربه‌های غائی‌ات الله اکبر

بر خط و خال و خلق و خلق و منطق تو**بر آنهمه لیلائی‌ات الله اکبر

لیلا رخان مجنون صفت مبهوت رویت**بر حسن و دل آرائی‌ات الله اکبر

ای گیسویت زنجیر دل‌های فقیران

ای تحت امر تو تمامی امیران

دلبرترین‌ها دل به چشمان تو دادند**دل‌های ما را هم به دستان تو دادند

آغاز ما را فاطمی کردند و زان پس**در انتها از حسن پایان تو دادند

در سفره‌هامان آب، مهر یاس حیدر**آری قسم از لطف و احسان تو دادند

گر نان ما از سفره ارباب آمد**آن لقمه نان را هم به فرمان تو دادند

ای غیرتت همدوش سقای عشیره**بر ما نشان از جود دامان تو دادند

ظلمت زده حیرت زده بودیم اما**ما را به ماه روی تابان تو دادند

پائین پایی و به روی چشم مایی

ای زاده لیلا به هر دردی دوایی

آئینه دار مصطفایی ای علی‌جان**تو انعکاس لا فتایی ای علی جان

تو بر بلدای کرامت جای داری**آری ز نسل هل اتایی ای علی جان

تو از رجال صادقی در ((عاهدوا الله))**بی شک تماماٌ مجتبایی ای علی جان

مجنون مثال من هزارانند اما**تو یک تنه دل میربایی ای علی جان

آغوش تو معراج یک طفل سه‌ساله‌است**می ریزد از تو با صفایی ای علی‌جان

وقت کرامت کردنت ای مظهر عشق**زیباترین شغلم گدایی ای علی جان

ای حیدر کرببلا بر ما کرم کن

در یک شب جمعه مقیم در حرم کن


شنبه 90/5/8 .:. 9:34 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

شکسته بالتر از من میان مرغان نیست/ دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است شعر و مداحی - خادم الحسن (ع)
امکانات وب


بازدید امروز: 48
بازدید دیروز: 74
کل بازدیدها: 212315