سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کبوتر حرم
هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
ثامن تم
لینک دوستان
طراح قالب
ثامن تـــم

بانوی من که حضرت اخت‌الرضا شدی/ آئینه فضایل خیرالنسا شدی

با نام خود به تارک دلها نشسته‌ای/ بانی فیض حضرت شیر خدا شدی

شهر قم از قدوم تو شد شهر فاطمه/ بانو تو مأمن همه‌ی شیعه‌ها شدی

وقتی که آمدی به قم ای دختر بهشت/ بر اهل شهر رایحه‌ی هل‌اتا شدی

تا گل ز دست و بال اهلی شهر ریخت/ با یاد شام و کوفه‌ی غم پر بلا شدی

در این سفر که پر ز بلا بود و پر خطر/ کی شاهد سر بریده و سرنیزه‌ها شدی؟

اینجا قم است شهر ادب شهر عشق و نور/ کی تو اسیر قوم بد و بی حیا شدی؟

اینجا قم است و جای تو بر روی چشم‌ها/ بانو کجا مقیم به ویرانه‌ها شدی؟

 اینجا همه مراقب ناموس اعظم‌اند/ بانو بیا که وارد بر آشنا شدی


یکشنبه 89/12/22 .:. 9:46 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

زبان چگونه کند شرح حال هجرانت/که ندبه گشته همیشه زبان یارانت

به حسرتت همه روز و به گریه شب‌ها رفت/ ولی نگشت هویدا جمال تابانت

دل از فراق تو یارا به شور افتاده/ که آیی و نرسد دست ما به دامانت

بهار بی تو خزان شد شکوفه‌ها خشکید/ گلی ندید حضور بهار دستانت

میان بزم گنه هم به من نظر داری/ عزیز فاطمه قربان بزم چشمانت

تمام عمر هواداری مرا کردی/ بنازم آن همه اکرام و جود و احسانت

گذشت عمر و نشد چشم ما تو را بیند/ عزیز فاطمه باقی عمر قربانت

اگر رسیدی و ما زیر خاک‌ها بودیم/ کنار قبر غلامان بیا ز احسانت

 کنار تربت ما لحظه‌ای توقف کن/ بخوان دو آیه رحمت بخوان ز قرآنت


یکشنبه 89/12/22 .:. 9:43 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

با اشتیاق روی پروانه می‌شوم

از هجر روی ماه تو دیوانه می‌شوم

یک شب اگر اجازه دهی رؤیت رخت

از جان و دل به غیر تو بیگانه می‌شوم

ای حسن مطلع من و ای شاه‌بیت عشق

من بی عنایت تو چو افسانه می‌شوم

رخصت اگر دهی من از پا فتاده را

آری مقیم دائم میخانه می‌شوم

ظرفم شکسته است ولی با نگاه تو

من خود سبو و باده و پیمانه می‌شوم

اشک از من و عنایت جاری شدن ز تو

با اذن تو به گیسوی غم شانه می‌شوم

 


دوشنبه 89/12/16 .:. 1:9 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

بسم رب الحسن (ع)

الحمد لله الذی لیس له منازع یعادله

بعد از مدتی وقفه در رسیدگی به این صفحات و یادداشت‌ها، به نظرم رسید نکته مهمی رو در خصوص ذاکری و مداحی بنویسم.  البته از دوستان خواننده و بالاخص مداح خواهش می‌کنم این مطالب رو خدای ناکرده، حمل بر اینکه حقیر بیشتر می‌دانم یا ... نکنند. بلکه بر حسب وظیفه فقط ناقل مطالبم و منعکس کننده‌ی اونها . . ..

به قول اکثر اساتید یک مداح باید به صورت مداوم و همیشگی در وجود خود و در دل خود مجلس ذکر داشته باشد. یعنی به عبارت بهتر یک مداح باید ابتدا ذاکر باشد و بعد مداح. این ذکر می‌تواند مرور بر مقاتل و اشعار محفوظه در ذهن باشد، که بر اثر مرور زیاد نتایجی حاصل خواهد شد که یکی از آنها اشراف به زوایای مقاتل و اشعار است و نتیجه آن هم قدرت گریز در روضه‌هاست. منظور از قدرت گریز این است که به عنوان مثال علمای علم حدیث می‌توانند از وقوف در احادیث مستند به اثبات احادیث دیگری بپردازند یا به حقانیت فتوایی دست یابند. لذا از اشراف به نسخ تاریخی چه مقاتل (ماجرای شهادت آل الله (ع)) و چه دیگر مراودات آن بزرگان می‌توان فتح بابی بر مفاهیم ناگفته در کتب و نصوص دینی و تاریخی یافت. چرا که آـن بزرگواران خود باب نوراند و بر هر طالبی به قدر ظرف وجودش می‌تابانند. ضمن اینکه چاشنی اساسی این تفحص‌ها سلوک معنوی است که باعث تسریع در این امور می‌شود. دائم الوضو بودن، مداومت بر نماز اول وقت با اذکار توصیه شده، اهل نافله بودن، مداومت بر زیارت کردن چه از دور و چه از نزدیک، محافظت از چشم و گوش با ذکر یا بصیر و یا سمیع و قبل از ورود به مجلس گفتن اذکاری همچون:

·        صلوات (100مرتبه)

·        استغفر الله ربی و اتوبو علیه (70مرتبه)

·        یا معطی السائلین (100مرتبه)

·        حمداً لله شکراً لله (100مرتبه)

·        یا زهرا (213مرتبه)

·        السلطان (150مرتبه)

·        یا سریع‌الرضا (100مرتبه)

در پایان این پست، از دوستان خواننده‌ خواهشمندم که دعا کنند حقیر هم عامل به این معانی باشم.

                                                                                              یا علی مدد

 


یکشنبه 89/12/1 .:. 9:10 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

کاش بودم قطره اشکی تا به شوقت می‌چکیدم/یا که همچون یک کبوتر در هوایت می‌پریدم

کاش بودم گرد و خاکی تا که با شوق وصالت/ بهر بوسه زیر پایت با ارادت می‌رسیدم

کاش بودم آب زمزم تا بجوشم از زمین و / بر همه عالم بگویم بر محمد من مریدم

کاش بودم همچو ماه و در میان آسمان‌ها / با اشارت‌های نابت سینه از هم می‌دریدم (*)

کاش بودم شمس تابان تا که از شوق جمالت / پرده‌ای از ابر عشقت بر جمالم می‌کشیدم

کاش می‌شد چون ستاره در تمام طول عمرم / جای هر چشمک زدن من زیر پایت می‌دویدم

کاش می‌شد قسمت من ای رسول عشق و رحمت / بهر قربانی جانم در حریمت می‌رسیدم

کاش می‌شد همچو گردون جای چرخش‌های هردم / گرد ان ناز وجودت می‌دویدم می‌دویدم

کاش بودم همچو سلمان همچو مقداد و اباذر / تا که صورت بر عبای پر بهایت می‌کشیدم

کاش می‌شد قسمت من گنبد خضرای پاکت / تا که بر خاک مدینه با ارادت می‌رسیدم

 

*اشاره به معجره‌ی شق‌القمر رسول الله (صلوات الله علیه و آله)


یکشنبه 89/12/1 .:. 8:27 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

الهی هب لی کمال الانقطاع الیک

با سپاس از تمامی دوستانی که این ایام از بدو تاسیس این پایگاه تا به امروز احوال حقیر رو پرسیدند و وقت گرانبهاشون رو صرف جستاری در این وب‌صفحه کردند باید به عرض برسانم که حداقل یک هفته اخیر به خاطر مشغله زیاد و کارهای امتحان و دانشگاه وقت نکرده بودم نگاهی بکنم و از احوال این صفحات با خبر بشم. لازم میدونم در خصوص مطلبی که از طرف یکی از بهترین رفقام ارسال شده بود و من در یادداشت‌ها قرارداده بودم و از طرف دوست ناشناسی مورد اظهار لطف قرارگرفته بودم، چند خطی بنویسم. انجمن حجتیه که کم و بیش دوستان از احوالات اون با خبرند پایگاهی برای ضدیت دین و ایجاد گمراهی بود و برای این کار از حربه‌ی اختفا و استتار استفاده کرده بود و میکند. گاهی برای ضربه زدن باید مثل ویروس‌ها عمل کرد. یعنی در بدن میزبان بود و عمل تخریب را پیش گرفت که اعضای انجمن حجتیه با استفاده از این روش اهداف خودشون رو محقق می‌کنند. در زمانه‌ای که محاربانی چون سلمان رشدی علناً علم کفر بر میدارد و افرادی در لباس سیادت و دین در صحنه سیاسی ترک‌تازی می‌کنند که هنوز از دود فتنه‌شان چشم‌ها می‌سوزد چه کسی باور می‌کند که انجمن حجتیه تعطیل شده باشد؟ غیر فعال شده باشد؟ وقتی لابی‌های صهیونیستی از طرق مختلف گمراه کردن و اختلاف افکنی رو در اولین آیکون‌های کاری‌شون قراردادند توقع تعطیلی چنین انجمن‌ها و گروه‌هایی بچه‌گانه‌ترین و خام‌ترین فکرهاست. در کل از بدو خلقت که بحث هدایت بنا شد و توسط خود ذات الهی شروع شد گمراه کنندگان هم ساکت نمی‌نشینند. بابت همین است که امیرالمومنین (ع) در دعای کمیل دوام در اتصال به خدمت خدا و ذکر خدا را می‌خواهد و مسئلت می‌کند. که دوام در ذکر ماحصلش نجات است. 


چهارشنبه 89/10/22 .:. 5:29 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

امروز انجمن چه می گوید

اعتقاد نداشتن به ولایت فقیه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رویت امام زمان(عج)، تشکیل کلاس های مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباری‌گری از اعتقادات روز انجمن به حساب می آید.

انجمن در مناسبت هایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا(س)، میلاد امام زمان(عج) و عید غدیر فعالیت های خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید می کند.

اکثر وبلاگ‌ها و رسانه های وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالب تر آنکه یکی از محور های حمله به مقام معظم رهبری موضع گیری های ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جوانان استان سیستان و بلوچستان در سال 81 فرمودند: «بدانید آن کسانی که شیعه را علیه سنی، سنی را علیه شیعه تحریک می کنند، نه شیعه را دوست دارند و نه سنی را، با اصل اسلام دشمن اند. رحما بینهم، یعنی برادران مسلمان بین خود رحیم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش می کند.
از یک طرف غالی گری و ناصبی گری را ترویج می کند و شیعه را در چشم سنی دشمن حقیقی معرفی می کند -بعضی از متحجرین دینی هم متاسفانه باور می کنند- از سوی دیگر شیعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهای سنی وادار می کند. توطئه دشمن آن است که این دو مکتب را در مقابل هم قرار دهد.»

هر حال انجمن در جلسات خود وظیفه شیعه آل محمد(ص) را اینگونه بر می شمارد:

- انتظار: وضع انتظار و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبت‌هاست
- غمگین بودن به‌واسطه مفارقت آن حضرت
- دعا برای تعجیل فرج آن حضرت
- گریستن از دوری آن حضرت
- تسلیم و انقیاد داشته باشد که برای امر امام (ارواحنا فداه) عجله نکند
- صدقه به قصد سلامت آن حضرت

صید مذهبی ها با نام دین

این جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریان‌های سیاسی خطرناک‌تر است، چراکه دیگر جریان‌ها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر می انگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب می آمدند.

مبلغان انجمن با نفوذ در هیئت‌های مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دین‌داری خود می‌کنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را می کشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.

در مرحله بعد پیشنهاد جالبی به طعمه می شود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتوانست بیاد لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی می دهد»

اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در می آید:

1- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه

2- نقد هایی از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانک ها

3- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو

4- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...

5- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنه ای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک می دادم اما الان...»

6- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
7- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی


شنبه 89/10/18 .:. 4:9 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

باز در حالات عرفانی شدم / در حریم عشق زندانی شدم

باز در سیل جنون افتاده‌ام / در پی ساقی و جام و باده‌ام

باز هم دیوانگی کارم شده / باز شوق دلبری یارم شده

پر به سوی کوی ساقی میزنم / حرف عطر بوی ساقی میزنم

ساقی جانها امیر عالمین / پادشاه وادی دل‌ها حسین

او که جانم بسته بر ایمای اوست / هرچه دارم از تجلی‌های اوست

ما چو مجنونیم و او لیلای ماست / پایتختش سرزمین کربلاست

کربلا یعنی زیارتگاه عشق / جایگاه خیمه و خرگاه عشق

کربلا یعنی تجلی‌گاه نور / غیرت و حمیت و شعر و شعور

کربلا یعنی نمایشگاه عشق / یا کلاس درس دانشگاه عشق

کربلا یعنی تمام عاشقی / دل‌سپردن بر امام عاشقی

کربلا یعنی عطش یعنی بلا / کربلا یعنی بلا و ابتلا

کربلا یعنی که یاری غریب / کربلا یعنی زُهیر و هم حبیب

کربلا یعنی سرو جان باختن / دست در پیش نگار انداختن

کربلا یعنی به شوق بوتراب / آبرو داری میان شط آب

کربلا یعنی لبان پر تَرَک / کربلا یعنی اسیری و کتک

کربلا یعنی هجوم کینه‌ها / نعل مرکب‌ها و شوق سینه‌ها

کربلا یعنی سنان یعنی عمود / برق خنجر پیش‌یک چشم کبود


دوشنبه 89/10/6 .:. 3:17 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد و سپاس خاص ذات پروردگاری است که مؤمن و کافر در ذل نعماتش می‌زیند و از برکاتش برخوردارند.هم او که به گاه خلقت از روح قدسی خویش در آدمیان دمید و بنی آدم را کرامت بخشید و جن و انس را حکم فرمود تا عبادتش کنند.حکم عبادت نه از آنست که اومحتاج بر عبادت بندگان باشد لکن بندگان بر بال عبادت و بندگی خویش تا قرب او عروج می‌کنند.در این مسیر که ما آنرا مسیر بندگی می‌نامیم، مقصود حقیقت است و حقیقت چیزی جز ذات اله نیست و بهترین مرکب راه کشتی طیرقت است. کشتی نیز بی ناخدا و بلد راه راهی به منزل مقصود نمی‌برد الغرض آنانکه پای درکشتی طریقت می‌نهند و قصد وصال با حقیقت را دارند،واجب است تا مرشد راهی انتخاب کنند تا مسیر را بر آنها تعریف کند و ابزار طی طریق را بر آنها برساند.

الغرض! دوستانی که در این وادی راه می‌پیمایند یعنی کسوت ذاکری آل الله را می‌پوشند حتما باید از اساتید بهره‌مند شوند.

1- استادی که اسلوب ذاکری و مداحی را بر آنها بیاموزد

2- و دیگر و مهمتر استادی که تهذیب نفس و تزکیه روح را بر آنها بشناساند.

در یادداشتهای بعدی نکات دیگری در باب مداحی و ذاکر ذکر خواهد شد انشا الله     


یکشنبه 89/10/5 .:. 12:34 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

روزیکه اومدیم اینجا یادته؟ / دستاتو بردی به بالا یادته؟

گفتی و تموم اهل غافله / خیمه‌هاشون شد همینجا یادته؟

دل من شور می‌زد و گفتی به من / خواهرم صبر داشته‌باشو یادته؟

دیدی که به پیش پای محملم / عباست گذاشته پاشو یادته؟

لحظه‌های این بیابون یادمه / خیمه‌های این بیابون یادمه

اون طرف شریعه بود و این طرف / تشنه‌های این بیابون یادمه

لشگر نیزه و شمشیر یادمه / بعد تو خنده و تحقیر یادمه

باز شد آب و بعد تو دستای من / بسته شد تو غل و زنجیر یادمه

وقتی که زمین می‌لرزید یادمه / دشمنت به ما می‌خندید یادمه

وقتی که نشسته بود رو سینه‌تو / رأس پاکتو می‌برید یادمه

وقتی که خیمه‌ها می‌سوخت یادمه / دامن بچه‌ها میسوخت یادمه

تو هجوم پنجه‌ها به باغ تو / برگای لاله‌ها می‌سوخت یادمه

یادمه روی زمین افتادنت / زیر تیغ بی‌حیا جون دادنت

یادمه انگشت و انگشتر تو / حتی غارت شدن پیراهنت

لحظه‌های بی‌قراری یادمه / تو و اون زخمای کاری یادمه

جلوی چشمای من با نعل نو / رو تنت مرکب سواری یادمه

هر نفس دردای تازه یادمه / سر تو به روی نیزه یادمه

حمله سمت خیمة بی پاسبون / جای تشییع جنازه یادمه

بعد تو وادی به وادی یادمه / بعد تو صحرا نوردی یادمه

تو هجوم چشم حیض کوفیا / بخدا که کوچه‌گردی یادمه

نِمیره از نظر من به خـــدا / خاطرات سفر کرب و بلا

رأس خونین تو بین تشت زر / خیزرون میخورد به روی دندونا

لحظه‌های تلخ هجرون یادمه / بی تو، تو دشت و بیابون یادمه

نیمه شب مرگ گل سه‌ساله‌تو / توی تاریکی ویرون یادمه


یکشنبه 89/10/5 .:. 11:55 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

شکسته بالتر از من میان مرغان نیست/ دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است شعر و مداحی - خادم الحسن (ع)
امکانات وب


بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 207097