کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||||
ترنمی به لبم دارم و دعایی سبز // به حرمت دمتان در دلم نوایی سبز خراب میشود این دل اگر بدان نرسد // ز مهر مادری تو نمی عطایی سبز به جوش آمده قلبم و ذکر میگوید و در ثنای شما شبه شعر میگوید هوا هوای جنون است و سینهها شیدا // تمام صورتم از اشک شوق چون دریا به یک نگاه تو جریان گرفته طبع دلم // و با اشارهی تو میکنم ز جان آوا بساط شعر من امشب اگر که چیده شده تمام شاعری ام با تو آفریده شده من امشب آمدهام تا مرا توان بدهی // بر این دلی که در این سینه مرده جان بدهی نخی ز چادر خود را برای روز جزا // به دست خالی من محض الامان بدهی دلی که شد به غم تو اسیر آوردم برای هدیه سری سر به زیر آوردم تو مادرانه به حال دلم تفضل کن // اگر چه خار منم تو خودت مرا گل کن ز قبل روز ولادت به زیر دین توام // بیا و تا به قیامت مرا تحمل کن اگر چه ناخلفم من، تو ذرهپرور باش اگر چه سر به هوایم مرا تو مادر باش نفس بده که به پای شما نفس بزنم // برای وصف تو امالحیا نفس بزنم نفس بده که نفسهای من بس آلودهاست // اجازهای بده ای هل اتا نفس بزنم من از ترنم فیض شما در آوایم غبار پای غلامان آل زهرایم نصیب من شده الطافتان الهی شکر // و روزیام بود از خوانتان الهی شکر چه خوش که از ازل این دستهای سائلیام // همیشه بوده به دامانتان الهی شکر ز کودکی پر احساس و همهمهام و تا قیامت کبری غلام فاطمهام تویی که منشاء نوری و عصمت اللهی // تو عالم همه سرّ و به غیب آگاهی علی است شمس ولا و قسم به نام علی // به آسمان ولایت تویی که خود ماهی ز نور روی تو روشن تمام عالم شد به خاطر تو بهشت خدا فراهم شد یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/2/21 .:. 10:57 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
یادداشت ثابت - سه شنبه 91/2/13 .:. 9:30 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
یادداشت ثابت - یکشنبه 91/2/11 .:. 2:2 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
سلام حضرت باران سلام یاس خدا سلام عطر بهشت رسول خوبیها سلام حضرت انسیه بانوی خلقت سلام حضرت منصوره معنی عصمت سلام حضرت حنانه عشق پیغمبر سلام ای به همه خلقت خدا مادر تو شرح آیه تطهیر و کوثری بانو چگونه وصف تو گویم که محشری بانو تو آیههای نجابت تمام ایمانی تو آبروی نمازی تو اصل قرآنی تو در بحر حیایی تو مطلع نوری تو آن حدیث بلندی که سر مستوری تو قبل خلقت خود امتحان شدی بانو دلیل خلقت کل جهان شدی بانو بهشت ذرهای از گرد و خاک معبر توست عفاف و حلم و حیا رشتهای ز معجر توست شکوه نام تو بانو جلال ربانی است فضائل تو ورای مقام انسانی است به ذکر نام تو جانم جلا گرفته وبس وَ آهن دلم از تو طلا گرفته وبس به نام توست که تابیده نور حق به دلم همیشه لطف تو کردهاست از ازل خجلم بیا و مادریات را تمام کن بانو وَ روز حشرا مرا هم صدام کن بانو به رشتهای ز پر چادرت دخیلم من ببین فقیر و یتیمم ببین اسیرم من!
شنبه 93/1/30 .:. 4:21 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
دوشنبه 92/10/23 .:. 5:35 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
اخت الرضا حبیبه موسی ابن جعفری تو انعکاس نور خدایی کوثری دُرّ گرانبهای خدایی به شهر قم گرد تو عالمان هستند مشتری پوشیده نیست جود تو از بس کریمه ای هر کس رسید بر حرمت خوب میخری بانوی آسمانی خاکی نشین من لطف شما همیشه کند ذره پروری دنیا چقدر پست و حقیر است پیشتان وقتی به سجده ذاکر اذکار داوری بر من نگاهی از سر لطف عظیم کن کنجی ز صحن خود بده من را مقیم کن جانم فدای آن همه دل بیقراریت در هجر یار آن همه لحظه شماریت جانم فدای درد فراقی که دیده ای دنبال یار آن همه ناقه سواریت جانم فدای سینه پر التهاب تو جانم فدای آن همه اندوه و زاریت هجران چه کرد باتو که حالت خراب شد؟ داغ فراق بود که شد زخم کاریت گفتم فراق روضه ای آمد به یاد من آن روضه ای که هست به چشم بهاریت رخصت دهید روضه بخوانم برایتان روضه بخوانم از سفر عمه جانتان بانو اگر چه رنج سفر را کشیده ای اما سربریده به نیزه ندیده ای گرد و غبار راه به رویت نشسته است اما کجا «اُخیَّ الیَّ» شنیده ای؟ راهی دراز آمده ای تا به قم ولی از تل کجا به جانب مقتل دویده ای؟ بر سینه دستخط برادر گرفتی و ... سوزی به یاد جامه ی از کین دریده ای سختی راه نیرو و تابت گرفته بود وانگه رسید خاطرت از قد خمیده ای گرچه به یاد یار دو چشمت پر آب بود کی جای تو به مجلس اهل شراب بود؟ چهارشنبه 91/12/2 .:. 1:59 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
یک واقعه تاریخی از دو دیدگاه: دیدگاه مسلمانان: "مُردخای" و بردارزاده اش "استر" دو یهودی نفوذی دربار هخامنشینی بودند . "استر" با حیله و نیرنگ باعث دل فریبی خشایار می شود و مقام ملکه را از آن خود می کند نفوذ آن دو آنقدر زیاد می شود که بر اساس توطئه ای هامان وزیر اعظم هخامنشی و اعضای خانواده اش را به اتهام ضدیت با یهود به طرز فجیعی به قتل می رسانند. دیدگاه یهودیان: طبق مندرجات کتب مقدس یهود حدود 24 قرن پیش «اَحَشوِرُوش» (در زبان عبری) که به مدت 14 سال (3393 تا 3407 عبری- 367 تا 353 ق. م) بر ایران پادشاهی میکرد، در سال سوم سلطنتش در جشنی که برای نشان دادن اقتدار سلطنتی خود ترتیب میدهد، با غضب بر ملکة وقت- «وَشتی»، او را بر کنار کرده و در جستجویی در تمام سرزمین ایران، دختری یهودی به نام «اِستِر» را جانشین ملکه قبلی مینماید. «مُردِخی» پسرعموی استر و پیشوای دینی یهودیان ایران که به دربار سلطنتی راه دارد، با یکی از وزرای مشرک پادشاه به نام «هامان» در مرام و عقیده اختلاف نظر پیدا کرده و حاضر به تعظیم در برابر بتِ او و پذیرش عقید الحادی نمیگردد. هامان این رفتار مردخای را به عنوان نماینده تفکر یهود، توهین و تمرد به خود تلقی کرده و توطئهی را علیه یهودیان آن زمان با جلب نظر احشوروش، طرح ریزی میکند. او به همین منظور، قرعه انداخته و سیزدهم ماه عبری ادار سال 3405 عبری (3550 ق م) را (که ماه تولد و وفات حضرت موسی است) برای اجری حکم قتل عام یهودیان انتخاب میکند (واژة پوریم - از ریشة پور- به معنی قرعه اقتباس شده است). مردخای با آگاهی از این نقشه ، از استر تقاضا میکند تا با استفاده از مقام خود، در رفع این خطر تلاش کند. یهودیان به توصیه استر و مردخای، سه روز، روزه (تعنیت) میگیرند و با دعا به رحمت ا.لهی متوسل میشوند. استر نیز موفق میشود که نظر پادشاه را به حقیقت معطوف و خطر را از یهودیان دور کند. یهودیان، روز سیزدهم ماه ادار (دوم) را به یاد روزه یهودیان آن زمان، روزه (تعنیت) میگیرند و مراسم جشنی را نیز به مناسبت این معجزه الهی در روزهای 14 و 15 ادار برگزار میکنند. __________________________________________ جشن پوریم یا تعطیلات سالانه بهاره یهودیان که یادآور پیروزی "استر" ملکه یهودی خشایارشا و عموی وی "مردخای" بر "هامان" وزیر خشایار شا می باشد. این مراسم با افراط در نوشیدن شراب همراه است. سه شنبه 91/2/26 .:. 10:1 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
یکشنبه 91/2/10 .:. 12:18 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
یکشنبه 91/1/27 .:. 4:7 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
دل خونی است در این شهر همین شهر پر از درد همین یثرب نامرد که بعد از سفر ختم رسل، خواجه لولاک به خود دید چه بلوای غریبی و ... چه دودی؟ چه شراری؟ چه سپاهی؟ چه هجومی؟ که تو گویی به در خانه کافر زدهاند ... (استغفر الله ربی و اتوبوا علیه) این همه مستان لبالب شده از شربت دنیا همهشان هیزم و آتش به کف و دست دگر قبضهی شمشیر و در حنجرشان نعرهی شیطان .... * دل خونی است در این شهر در این شهر و در این خانه که از شعله اثر مانده به دیوار و درش و درش از شرر شعله چنان سوخته .... تا در بزنی گردی از آن سوخته در، بر سر و دستت بنشیند
نه! مزن در! که در این خانه یکی بستری و محتضری هست و دور و بر او دخترکی هست مزن در! که اگر باز صدای در این خانه برآید دل اطفال ز سینه به در آید تو مزن در! که در این خانه گل یاس شکسته ثمری هست . . . مزن در! که در این خانه به دلها شرری هست که مادر! همین بستری و محتضر خانهی حیدر ز همه روی گرفته و روی نیمهای از ماه رخش پرده کشیده نه توانی است به جانش که به پا خیزد و ... نایی، که زند شانه موی دخترک سوختهجانش نه قراری ز غم غربت یارش و روی چادر مادر اثر از ضربهی پایی است که تنها پسری با خبر از غصهی آن است * دل این خانه گرفتهاست همه خسته و غمگین همه زانوی غم در بغل و گوشهنشینند و فقط بانوی خانه به لبش خندهای از جنس رضایت!!! چه شده؟ این چه صدایی است؟ که سردار عرب میخ به چوبی بزند و همه محو پدر! بین حیاطند و این چیست که میسازد علی در وسط خانه دری تازه به جای در افروخته؟ نه شبیه است به تابوت و ... ز لاهوت فغان میرسد از عرش نشینان که چه بغضی است میان دل طفلان * نفس مادر سادات چه تنگ است و دل از خانه و کاشانه و اطفال بریده است و هوای سفری تا ابدالدهر به سر دارد و ای وای که یک دختر دلریش و دل افروخته با بقچهای آمد و گشود و کفنها ... یکی از آن خودش دیگری از آن پدر آن یکی از آن حسن وای حسینم! کفنی نیست مگر؟ پیروهنی! بافتهی حضرت حنانه و در تنگ غروبی پر دود یک طرف یک حرم غرق شرار و ... همه سو دخترکان گرم فرار و .... وَ به غارت رود از آن تن صد چاک همان پیروهن بافتهی ام ابیها که اثر دارد از آن جذر و مد نیزه و شمشیر و سنان وای امان از دل مادر و امان از دل خواهر و امان از دل صد چاک پیمبر ... * سفری تا ابدالدهر!! نه!! که مادر برسد باز دوباره برسد بر سر سقای به خون خفته و بی دست کنار یل سرمست همان ماه که منشق شده از ضرب عمودی و ... به چشمش که چو دریاست ز کین تیر نشسته است * برسد مادر دلخسته به قد خم و پهلوی شکسته به زمانی که نشستهاست پلیدی به روی سینهی شاهی و به کف تیغ گرفته است و چشمش شده از کفر لبالب
و بیائید و بیائید ملائک و بگیرید دو چشمان گل یاس علی را که نبیند ز قفا ........... یکشنبه 91/1/27 .:. 2:59 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|