سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کبوتر حرم
هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
ثامن تم
لینک دوستان
طراح قالب
ثامن تـــم

بهار می‌چکد از خنده‌های اربابم (*) بنفشه شور گرفته برای اربابم

هزار لاله و نسرین به دشت سینه‌ی من (*) به رقص آمده از یک نوای اربابم

شنو که هلهله اهل آسمان گم شد (*) میان زمزمه‌ی ربنای اربابم

دخیل بند دلم بسته شد به خانه‌ی او (*) و منتظر به کمی از عطای اربابم

به هوش خیل خماران که اکبر آمده است

مگو علی که دوباره پیمبر آمده است

ببین که خیل ملائک گدای چشمانش (*) وَ بسته‌ی سر زلفش دل عمو جانش

جمال او نبوی صولتش ولی الله (*) وَ عمه بوسه بگیرد ز لعل و دستانش

به روی چهره‌ی لیلا نشسته مروارید (*) و طفل کوچک و نازش به روی دامانش

جمال او همه نور و وجود او همه شور (*) فدای عارض ماهش دل محبانش

چه می‌شود به گدایی او رسم امشب

به حاجتم برسم با عنایت زینب

منم که سائل آل کریم طاهایم (*) غلام حلقه به گوش علی و زهرایم

گدای لطف حسن مستمند شاه شهید (*) قرین مهر و عنایات لطف مولایم

دلم مدینه سرم کربلا خودم اینجا (*) گدای گوشه نگاه عزیز لیلایم

به شوق روی نگارم دلم شده تسخیر (*)‌اگر اجازه دهد من به نغمه می‌آیم

وَ نغمه‌ی دل زارم ز قهقرای جگر

فقط همین کلمه سیدی علی اکبر

ترانه لب مستم مدد علی اکبر (*) توان و نیروی دستم مدد علی اکبر

به جز محبت او با عنایت زهرا (*) ز هرچه غیر گسستم مدد علی اکبر

مدد ز دست و دمش می‌کنم طلب آری (*) اگر چه توبه شکستم مدد علی اکبر

ز کودکی که شدم خادم حریم علی (*) به سائلی بنشستم مدد علی اکبر

علی اکبر لیلا قرار قلب حسین

شبیه حضرت طاها بهار قلب حسین

الا که روح و روانی عزیز لیلایی (*) امیر کشور جانی عزیز لیلایی

اسیر دیدن روی تو یوسف کنعان (*) تو بهتر از همگانی عزیز لیلایی

جمال و صولت تو ای علی ارشد عشق (*) ز مصطفاست نشانی عزیز لیلایی

تمام حاجت من روز محشر این باشد (*) مرا به خویش بخوانی عزیز لیلایی

برای حضرت لیلا ضیاء عینی تو

پیمبر و علی و مجتبی حسینی تو

نشسته‌ام که ز کوی تو حاجتم گیرم (*) برای کرببلا برگ رخصتم گیرم

برای مستی دائم ز ساغر غمتان (*) عنایتی بکنید و اجازتم گیرم

نشسته‌ام به ره و همچو سائلی تنها (*) برای روز جزا فرّ و عزتی گیرم

برای بردن نام شما که چون عسل است (*) به نام مادرتان وقت و فرصتی گیرم

مرا به لقمه‌ی نانی بیا و مهمان کن

گدای خود بنما تا همیشه سلطان کن

بگو ز غصه‌ی کرببلا برای دلم (*) بگو ز غربت در خیمه‌ها برای دلم

بگو ز العطش و اشک مخفی عباس (*) بگو ز همهمه‌ی بچه‌ها برای دلم

بگو ز ضرب عمودی که آمد و ناگاه (*) شکست فرق تو چون مرتضی برای دلم

بگو ز حالت عمع دمیکه آمد و دید (*) شکسته‌ پهلوی ای دلربا برای دلم

چگونه تا حرم ای نازنین تو را بردند

مگو که جسم تو را قطعه قطعه می‌بردند


یادداشت ثابت - جمعه 91/4/10 .:. 8:51 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

به یاد همه‌ی علی اکبرای انقلابمون


یادداشت ثابت - جمعه 91/4/10 .:. 8:26 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

دلم رفته ز دستم بی قرارام ** گدای حسن رخسار نگارم

دل من با صفا شد از صفایش ** از او باشد همه دار و ندارم

به شوقش می‌تپد قلبم به سینه **‌به یادش سر به صحرا می‌گذارم

من آن پژمرده‌ی دلخسته بودم ** خزانی بودم و حالا بهارم

اگر عاشق نبود این قلب خسته ** ولی حالا ز عشقش در شرارم

چنان از شوق او مدهوش هستم ** که می‌خواهم سرشک از دیده بارم

فضای سینه‌ام از عطر او پر ** ز عطر دلجویش مست و خمارم

چنان امشب به یاد او اسیرم ** که دائم گرم مداحی یارم

اسیر حسن آن حیدر مرامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

ظهور کوثر و یاسین شد امشب ** و محراب دلم آذین شد امشب

ثمر داده گل بستان زهرا ** چراغان بیت شاه دین شد امشب

مدار چرخش نور پیمبر ** به این تازه پسر تضمین شد امشب

ز حسن خلق و حسن خلق و منطق ** ز هر سو این پسر تحسین شد امشب

خبر آمد که نوزادی رسیده ** به پشت در صف مسکین شد امشب

شرابم رنگ و بوی کوثری یافت ** مذاق جان من شیرین شد امشب

به هر لحظه بود بر او سلامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

سراپا مستم و پیمانه خواهم ** من امشب همدمی دیوانه خواهم

برای مستی از صهبای کوثر ** رفیق و همدمی رندانه خواهم

برای اینکه دل رونق بگیرد ** نوا و نعره‌ای مستانه خواهم

به گرد شمع نورانی یارم ** دلی مجنون چنان پروانه خواهم

بگردم دور او تا مطلع الفجر ** طوافی گرد آن جانانه خواهم

اگر در میزنم امشب ز ساقی ** کلید و رخصت میخانه خواهم

فقط دلدار من عشق حقیق است ** دلی بی قید هر افسانه خواهم

حقیقت آشکارا در کلامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

الا آئینه‌ی روی پیمبر ** الا تسبیح تو تندیس حیدر

نه تنها زاده‌ی خون خدایی ** تو هستی مظهر الله اکبر

قیام و هم قعود و هم قنوتت ** بود یادآور زهرای اطهر

به شاگردی سلطان کرامت ** تویی که می‌درخشی مثل اختر

به کشتی دل شیدای زینب ** تو هستی یا علی جان عین لنگر

تو با آن سجده‌های پر ز شورت ** ز حّد آدمی رفتی فراتر

تو صیادی من هم صید دامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

دل و جانم فدای یک اذانت ** بمیرم من برای یک اذانت

کجا میرفت قلب حضرت عشق ** به وقت ابتلای یک اذانت

خدا را می‌توان با چشم دل دید ** میان هر هجای یک اذانت

اذانت اذن مستی با خدا بود ** ببر دل را به پای یک اذانت

اذانت بود ایمان مجّسم ** یقین هم لابلای یک اذانت

بیا و قلب من را کن حسینی ** به تکبیر رسای یک اذانت

دل بیمار من را کن مداوا ** به اکسیر شفای یک اذانت

اذانت می‌شود رمز قیامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

مرا هم اهل تسلیم و رضا کن ** غمی در سینه‌ام دارم دوا کن

مرا از قید نفس بی حیایم ** به هوی حیدری خود جدا کن

تو ای داوود آل‌الله، اکبر ** مرا صاحب نفس کن بی‌ریا کن

دمیکه بر عقابت می‌نشینی ** مرا بر خاک نعلش مبتلا کن

بزن از تیر مژگانت بر این دل ** مرا صید غمت ای دلربا کن

الا چشمان تو تندیس عرفان ** دل سرگشته‌ام را با خدا کن

تو شش‌گوشه را شش‌گوشه کردی ** مرا زائر در آن صحن و سرا کن

بود یاد تو بر غم التیامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

اسیر تو مکان تا لا مکان است ** به دستت داروی افسردگان است

قدم‌های تو ای بنیان مرصوص **‌سلوک و وصل هر نسل جوان است

به محشر بر محبان حسینی ** قد سروت به از صد سایبان است

عسل شرمنده از شهد لب تو ** هلال ابرویت همچون کمان است

به شهلای نگاهت دل گرفتار ** دل از شوق تو چون آتشفشان است

مکش شانه به زلفت چونکه دلها ** اسیر زلف تو تا بیکران است

گرفتار غمت یا اشبه‌الناس ** قلوب خیل این بیچارگان است

ز جان محتاج یک عرض سلامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

گل ارباب ای شهزاده اکبر ** رخت مهتاب ای شهزاده اکبر

بحق جده‌ات یاس مدینه ** مرا دریاب ای شهزاده اکبر

مخواه این دل بدون تو بمیرد ** بر آن برتاب ای شهزاده اکبر

به حال این گدای بی سراپا ** بیا بشتاب ای شهزاده اکبر

سلامی می‌کنم برگو جوابش ** ولو در خواب ای شهزاده اکبر

دوباره می‌کنم از دل تمنا ** مرا دریاب ای شهزاده اکبر

بجز تو کی بود مشی و مرامم ** علی اکبر امیر و من غلامم

دلم را شرح دردت مبتلا کرد ** غمت قلب پدر را در نوا کرد

عذاب حق بر آن که با عمودی ** تمام حق احمد را ادا کرد

عذاب حق سنان را تا قیامت ** که بر پهلوی تو نیزه رها کرد

میان جذر و مدّ تیغ و نیزه ** پدر می‌دید و زینب هم دعا کرد

نمیدانم هجوم آن همه تیغ ** به جسم نازنین تو چه‌ها گرد؟

سه بار از پرده‌ی قلب شکسته ** کنار تو پدر نامت صدا کرد

حفاظت از ولایت را کنارت ** در آنجا دخت پاک مرتضی کرد

چه سان بوده مگر احوال جسمت ** که بابایت جوانان را صدا کرد

چگونه حمل جسمی ارباً اربا ** حسین فاطمه تا خیمه‌ها کرد

تو که هر قطعه‌ات افتاده یک جا ** چگونه جمع روی یک عبا کرد؟

الا ای بهترین حسن ختامم ** علی اکبر امیر و من غلامم


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/4/7 .:. 9:56 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

باز می‌سازم دلم را سیقلی ** تا کنم مداحی آل علی

می‌کنم از دلنوایی پر خروش ** می‌شوم بر بیت زهرا حلقه گوش

«یک دهان خواهم به پهنای فلک ** تا بگویم شرح آن رشک ملک»

سینه‌ام سینا شد از یاد علی ** ذکر و تسبیح دلم ناد علی

تا که راندم روی لب‌ها یا علی ** سینه‌ام آتش فشان شد با علی

یا علی یعنی تمام بندگی ** یا علی یعنی صفای زندگی

یا علی یعنی سروش عاشقی ** یا علی شد نای و نوش عاشقی

تا حریم قرب بالا می‌روم ** مادح اوصاف مولا می‌شوم

کیستی ای پور شاه نشأتین ** کیستی یا حضرت ابن الحسین

سجده‌هایت قلب تقدیس خدا ** وقت سجده می‌روی تا ما سوا

از قنوتت استجابت می‌چکد ** از وضوی تو طهارت می‌چکد

سید سجاد زین العابدین ** پای درست اجتماع عارفین

زیر پای ناقه‌ات رزق گداست ** ارتفاع هر دعایت تا خداست

خطبه‌ات در کوفه و در شام تار ** یادگار پادشاه ذوالفقار

وسعت سجاده‌ات کلّ زمین ** رشته‌یتسبیح تو حبل المتین

قیمت اشکت تمام آسمان ** سائل دستت تمام کهکشان

یا علی درمانده‌ام امداد کن ** در نمازت زین گدا هم یاد کن

کیستی ای رمز طغیان دلم ** اول و پایان ایمان دلم

کیستی ای آیه‌ی تطهیر عشق ** کیستی ای بهترین تفسیر عشق

در صحیفه درس ایمان می‌دهی ** بندگی حیّ سبحان می‌دهی

ای رسول انقلاب کربلا ** ساقی صهبای ناب کربلا

تو پس از آن غربت و دلواپسی ** مهر تربت ساختی در بی‌کسی

می‌شود منت پذیری یاعلی ** می‌شود دستم بگیری یا علی

می‌شود بر حال من باشی شفیع ** می‌شود رزقم کنی خاک بقیع

می‌شود آیا به نام فاطمه ** زائرم سازی کنار علقمه

ای میان بند و زنجیر بلا ** مصحف ناطق ز رنج کربلا

ای امیر بسته بین سلسله ** واقف اسرار درد غافله

همسفر با عمه‌ای دلسوخته ** یادگار خیمه‌ی افروخته

همسفر با شمس خونین روی نی ** خاک بر کامم شما و بزم می؟!

ای که طوفان‌های ناله دیده‌ای ** مرگ زهرای سه ساله دیده‌ای

دیده‌ای طفلان و چشمان پر آب ** چوب تر را پیش لعل خشک باب

تشنگی در خیمه را حسّ کرده‌ای ** کوچه‌های کینه را حسّ کرده‌ای


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/31 .:. 3:7 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

در سر من هوای دلدار است ** جان من مبتلای دلدار است

هر کجا از تنم که می‌نگرم ** گرم مدح و ثنای دلدار است

نه که من تحت اختیار خودم ** بلکه هستم فدای دلدار است

شیعه‌ی شاخه‌های یاسم من ** زین سبب دل گدای دلدار است

تشنه ساغر جنونم من ** نعره‌ام نغمه‌های دلدار است

ادرک ای ماه هاشمی بشتاب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

بین مرا مست مستم ای ساقی ** رو به رویت نشستم ای ساقی

یک پیاله مرا تو مهمان کن ** ساغری ده به دستم ای ساقی

نام تو بیخود از خودم کرده ** من خراب تو هستم ای ساقی

من فقط دیده سوی تو دارم ** گر چه ناچیز و پستم ای ساقی

تشنه‌ام من تویی فقط می ناب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

منم و دیده سوی دستانت ** منم و سحر ناب چشمانت

منم و رگ رگی که میجوشد ** همه شب در هوای ایوانت

منم آنکه در اوج مستوری ** می‌شوم هر نفس غزلخوانت

جان زهرا و جان ام‌بنین ** مکنی رد مرا ز احسانت

ای دلم با غم تو در آوا ** منم و دیده سوی دستانت

شده‌ام در ولای تو غرقاب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

یا کشم نعره یا که خاموشم ** گه خمارم و گاه مدهوشم

خانه زادم منو تو شاه منی ** از ازل گشته حلقه در گوشم

تو و آن جلوه‌های فاطمی‌ات ** کرده‌ای گرم مدح و چاووشم

تو علمدار و کاشکی می‌شد ** علمت می‌نشست بر دوشم

رخصتی ده برای نوکری‌ات ** خرقه‌ی خادمی خود پوشم

تو ابالغوثی و مرا دریاب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

یل ام‌البنین گل حیدر ** عشق اهل یقین گل حیدر

نظری کن ز خیمه‌گاه حسین ** حال زارم ببین گل حیدر

ای شفا بخش حال بیمارم ** بنگر این مستکین گل حیدر

ساقی می کشان بزم بلا ** بی‌قرین در زمین گل حیدر

همه جا هم به شادی و هم غم ** ذکر من اینچنین گل حیدر

ای رخت ماه و نور تو مهتاب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

با حسینی همیشه و هرجا ** با حسن آن کریم بی همتا

عالمی مات مشق رزم تو شد ** پای درس علی ولی خدا

ای به دستت پر از کرامت محض ** ظرف خالی من ببین مولا

چشم مست تو شیعه‌ام کرده ** می‌توان با تو پر زدن هرجا

مدد کن که مستمند توام ** کربلا رزق زائرت فرما

تویی این دل خمار و خراب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

دل و جان می‌زند صدا عباس ** آسمان می‌زند صدا عباس

وقتی از رخ نقاب می‌گیری ** کهکشان می‌زند صدا عباس

بر خط و خال و طاق ابرویت ** مستعان می‌زند صدا عباس

هر کسی را گره به کار افتد ** بی امان می‌زند صدا عباس

تیغ ابروی توست چون محراب ** کاشف الکرب حضرت ارباب

ای وفا سائلت ابوفاضل ** عالمی عاشقت ابوفاضل

ای ادب طفل خرد مکتب تو ** ای حیا مفلصت ابوفاضل

غیرت و همت و عبادت و عشق ** گرد و خاک رهت ابوفاضل

جود ایثار و بخشش و تقوی ** همه در سفره‌ات ابوفاضل

آنی از شاه دین جدا نشدن ** همه‌ی ایده‌آت ابوفاضل

صاحب صحن و کنبد و محراب ** کاشف الکرب حضرت ارباب


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/31 .:. 3:7 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

امشب خمار جام ناب بوترابم ** بیدار بیدارم ولی گویا که خوابم

از ابتدای عمر یا پیش از ولادت ** همچون گیاهی زیر نور آفتابم

من از نخست زندگی تا لحظه‌ی مرگ ** عبد و غلام حضرت ختمی مآبم

حیدر امام و فاطمه بانوی دینم ** باشد نمازم رکن دین قرآن کتابم

تا بوی اربابم رسد از محفلی گرم ** با اشتیاق دل بدانجا می‌شتابم

ارباب من ختم رسل را نور عین است

پرورده‌ی دامان زهرا او حسین است

امشب ز دستم رفته هم صبر و شکیبم ** از پای تا سر غرق در عشق حبیبم

آخر چگونه شکر حق گویم که اینسان ** عشق حسین ابن علی گشته نصیبم

دیگر دوایی بهر زخم دل نباشد ** زیرا مریض دیدن روی طبیبم

هم دین و عقل و دانش و چشم و دلم را ** من باختم دنبال عطر و بوی سیبم

چون فطرس امشب مست مستم ای خلایق ** زیرا که پا بگذاشت در عالم مجیبم

امن یجیبم ذکر شاه عالمین است

او پادشاه عشق و سرمستی حسین است

امشب عنان عقل در دستان من نیست ** جز اشک شوق از عشق در چشمان من نیست

شاهم به عالم چونکه شاه من حسین است ** غیر از حسین فاطمه سلطان من نیست

هم جسم و هم جان نذر چشمان حسین است ** جز شاه ملک کربلا جانان من نیست

شعر و شعورم جمله بوی یار دارند ** دیگر زبان و ذهن در فرمان من نیست

امشب به عشق یار جانم هدیه کردم ** این جان هم از یارم بود این جان من نیست

هم جان و هم جانان و دلدارم حسین است

امید قلب مست و بیمارم حسین است

آری به شوق روی او پروانه هستم ** از شوق جامش راهی میخانه هستم

شمع دل‌آرای حسین ابن علی را ** من تا همیشه با دلم پروانه هستم

اصل حقیقت اوست ای دلهای عاشق ** من هر چه‌ام در نزد او افسانه هستم

با عشق می‌گویم به اربابم که مولا ** من سائلی پشت در می‌خانه هستم

با مدعی گوئید زنجیری بیارد ** آری ز شوق دلبرم دیوانه هستم

دیوانه‌ی زنجیری روی حسینم

من در نمازم سوی ابروی حسینم

آمد نگاری که دلم را کرده تسخیر ** ذکر تمام آسمان‌ها گشته تکبیر

آمد کسیکه جام مشتاقی به من داد ** آمد کسی که معنی حج است و تقصیر

آمد سروش عاشقی فرزند طاها ** با عشق خود پای دلم را کرده زنجیر

آمد کسیکه قبله‌ی هفت آسمان است ** هر شب به عشقش می‌کشم آوای شبگیر

هر شب به رؤیایم ببینم کربلا را ** ایوان زیبایش به ذهنم بسته تصویر

این جمله را بر صفحه‌ی قلبم نوشتم

کوی حسین ابن علی باشد بهشتم

سلطان عشق عالمی ای شاه بی‌سر ** ای ساکن کرببلا همراه خواهر

همراه تو یک غافله دلهای شیدا ** فرمانروای لشگرت عباس سر

خون خدا خون همه مستان حلالت ** ای آنکه آمد در برت مظلومه مادر

زان رو شده دلها همه دیوانه‌ی تو ** زیرا که ادی هر چه داری بهر داور

خاکم به سر گفتند ارباب مقاتل ** بودی میان قتلگه در زیر خنجر

دین خدا را آبرو از خون پاکت

سر قبولی نمازم بوده خاکت

 


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/31 .:. 3:6 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

بلنده صدای غل و زنجیرم؛ز عمرم سیرم؛خلاصم کن

خدایا خدایا از این بند غم‌ها؛ تو را جان زهرا؛ رهایم کن

در این محبس بسکه دلگیرم

ز غصه زانو بغل گیرم

شبیه آن یاس پژمرده

دلم می‌خواهد که پر گیرم

***

به جانم آتش زند این سندی؛ به آن الفاظی؛ که می‌گوید

اهانت به حیدر اهانت به مادر؛ به پیش چشمم؛ چه می‌گوید

ندارم از سیلی‌اش ناله

اگر دارم بر رخم ژاله

دلم سوزد از کلام او

به زهرا آن یاس چون لاله

***

به دست و پایم اگر من دارم؛ غل و زنجیری؛ چه غم دارم

که من از زنجیر دست عمه؛ میان سینه؛ الم دارم

همان که ثانی زهرا بود

به قلبش ط.وفان غم‌ها بود

همان بانو که به دنبال

سری آواره به صحرا بود

 


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/24 .:. 3:48 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

ما ذیل سایه‌ی رضوی پا گرفته‌ایم (*) از فیض اوست هر چه به دنیا گرفته‌ایم

هر بار رفته‌ایم به باب‌الجواد او (*) حاجات خود تمامی و یکجا گرفته‌ایم

هر دفعه گفته‌ایم به سلطان ارتضا (*) جان جواد ! عزّت عقبا گرفته‌ایم

از صحن قدس بال سفر را گشوده‌ایم (*) در کاظمین یکسره سُکنا گرفته‌ایم

این بس که ما ز برکت لطف وسیع او (*) خادم شدیم و منسب آقا گرفته‌ایم

این کار عاشقی است که پر باز می‌کنیم

با شوق یار یکسره پرواز می‌کنیم

بال و پری گشوده دلم در هوای تو (*) من زنده‌ام ز رحمت و جود و عطای تو

دستم پر از نیاز و دلم مملو از امید (*) با کاسه‌ای شکسته به درب سرای تو

یا حضرت جواد الائمه عنایتی (*) من سائل و امید دل من وفای تو

ای آسمان گدای مقام رفیع تو (*) من هم گدای رحمت بی انتهای تو

من با شکوه نام شما مست می‌شوم (*) سر می‌دهم ترانه‌ی مستی برای تو

نام شما تمام نیاز دل من است

مهر شما قبول نماز دل من است

شیرین‌تر از عسل بخدا ذکر نام توست (*) واجب به حکم عشق فقط احترام توست

باران اگر گرفت به یمن شما گرفت (*) خورشید و ماه وقف درود و سلام توست

توحید و روزه و صلوات و نماز و حج (*) وقتی اثر گرفت که با استلام توست

جود و کرم همیشه بریزد ز دست تو (*) احسان به سائلان همه دم در مرام توست

وقت قعود ذاکر ذکر خفّیه‌ای (*) لطف و عطا نمایش وقت قیام توست

بر ما بتاب ای نهمین شمسه‌‌ی ولا

ای انعکاس فاطمه دردانه‌ی رضا

دل مبتلای عشق تو ای کوثر رضا (*) هستم اسیر جود تو ای دلبر رضا

باید برای بردن نامت وضو گرفت (*) ای امتداد سبز و بلند اختر رضا

 از بس ولادت تو به شیعه مبارک است (*) باید نوشت نام تو را گوهر رضا

اصل جلال در جلوات تو دیدنی است (*) باران خوش ترنم و نام‌آور رضا

باید به اشتیاق تو جامه ز تن درید (*) خورشید بی قرینه و تاج سر رضا

هر جا که نام پاک تو بر لب ترنم است

بس ازدحام از دل شیدای مردم است

بوی بهشت ذره‌ای از عطر و بوی تو (*) مستی دائمی دل ما ز بوی تو

شرح جنون ما که به آفاق رفته است (*) باشد ز نَقل و وصف گل ماه روی تو

راحت نبود نام تو بردن به روی لب (*) راحت نبود پر زدن دل به سوی تو

ای سفره‌ی عنایت تو تا همیشه باز (*) کی می‌شود که سر بزنم من به کوی تو

درد آشنای سینه‌ی هر خسته‌ای تویی (*) داروی درد هر دل بیچاره هوی تو

ما را کنار سفره‌ی جودت مقیم کن

 ما را هم از اهالی خلق عظیم کن

 


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/10 .:. 4:27 عصر .:. نصیر حسنی نظرات ()

عدد صلوات‌های ذکر شده را به صورت پیام در وبلاگ

 و یا به صورت پیامک به شماره 09125865770

ارسال فرمائید.


یادداشت ثابت - سه شنبه 91/3/3 .:. 10:14 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()

وای از این نطفه‌های آلوده *** وای از این لقمه‌های آلوده

وای از پرده‌های شرم و حیا *** مردمانی اسیر کبر و ریا

بی‌نهایت حقیر و بیچاره *** پشت شیطان نفس آواره

بوی گَنــد گناه‌کاری او *** میرسد از سـیاه‌کاری او

از کثافت وجودش آغشته *** از لجـن هیکلش بنا گشته

لعنت حق بر این مجوس حقیر *** کافرِ نحسِ بدتر از خنزیر

ملحدی بین کوچه‌ای بن‌بست *** بی‌حیایی که لایق مرگ است

 گرچه شاهین ولی مشابه زاغ *** انکرالصوت مثل صوت کلاغ

از دهان نجّس و ناپاکش *** زده حرفی به قدر ادراکش

خاک بر آن دهان رذلش باد *** لعنت خاص حق به جانش باد

ما هدایت شدیم اگر امروز *** با ولایت شدیم اگر امروز

همه از پرتو ولای علی است *** این هدایت ز انعکاس نقی است

حضرت هادی ای معلم عشق *** ای به دوشت نشسته پرچم عشق

ما ولای تو را به جان داریم *** از سر لطف توست نان داریم

من کی‌ام خاک حضرت نقی‌ام

تا ابد محو شوکت نقی‌ام

 


یادداشت ثابت - دوشنبه 91/3/2 .:. 11:9 صبح .:. نصیر حسنی نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
درباره وبلاگ

شکسته بالتر از من میان مرغان نیست/ دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است شعر و مداحی - خادم الحسن (ع)
امکانات وب


بازدید امروز: 46
بازدید دیروز: 92
کل بازدیدها: 216382