کبوتر حرم هر چه در این درگاه می بینید از الطاف امام حسن است و بس
| ||
چهارشنبه 90/9/30 .:. 1:53 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا علی ابن الحسین
با سلام به محضر تمام بزرگوارنی که گاه گاهی ما رو مینوازند و تو ذره پروریهاشون حقیر رو هم میگنجونند. امروز روز شهادت امام بزرگواری است که غربتش در بین غربت اهل بیت بیشتر ملموسه و مؤید کلام حقیر قرارگرفتن تربت ایشان در قبرستان بقیع است که مظلومیتش اظهر من الشمسِ. کسی که راوی کربلا است و تنها مرد به جا مونده از اون روز بزرگ. قطعا دید کوچک ما قابلیت درک این تقدیر الهی رو نداره تا لمس کنه که چرا وقتی تو ماجرای کربلا تمامی مردها به شهادت میرسند کسی باید با بیماری از این حرکت جدا بشه و مکمل نهضت در ادامهی اون باشه. واقعاً مدیریت مجموعهای داغ دیده که به قول زیارت عاشورا "مصیبت ما اعظمها" است خیلی دشواره و فقط از دستان کسی بر میاد که دارای چنان قدرتی باشه. درسوگ و نقل روضههای حضرت سجاد «روحی فداه» خود حضرت دست روضهخونها رو باز گذاشته تا به اندازهای که میتونن از کربلا یاد کنند، چرا که حتی روضههای خود حضرت و شهادت ایشون هم متأثر از کربلا هستند، همونطور که امام باقر (ع) میفرماید به هنگام غسل آثار غل جامعه را در بدن پدر بزرگوارشون مشاهده کردند. و این هم که دو روایت برای شهادت حضرت نقل شده، شاید کمکی بوده تا شیعیان بیشتر به یاد ایشون و مصائبشون باشند و همین طور سعی در اظهار ارادت به ایشون داشته باشند و غربت اون بزرگوار رو برطرف کنن. شاید برطرف کردن غربت عبارت درستی نبوده باشه که من بکار بردم چرا که قسمت اعظم تربیت دینی و معرفتی ما در طی سال، تو ماه مبارک رمضانه و سفرههای معارفی ماه رمضان هم بیشتر با نمک مناجات امام سجاد معروفه از ابوحمزه و مناجات خمس عشر تا دعای وداع با ماه مبارک. از این بحث ها که بگذریم میخوام به یه نکته اشاره کنم و اونم اینه که امشب آخرین شب پائیز و اولین شب زمستون. یلدا بلندترین شب سال. خیلی ها چند روزیه سرگرم اجرای مراسم این شب هستند. قیمت هندونه بالا رفته. آجیل فروشیها مغازشونو به مناسبت امشب ترگل ورگل کردن. یه سریها زود تر دارن میرن خونه که به ترافیک شب یلدا نخورن. اما آیا ما به یاد شام غریبان آقامون امام سجاد هستیم؟ آقایی که این ایام و شبها زمانی است که تو بیابونها به سمت شام دارن سفر میکنن. شاید یکی از هین شبهاست که رقیه (س) از مرکب میافته و گم میشه! اصلاً شاید همین امشبه که از همهی شبها طولانیتره و تاریکتر!!!! نکنه دور هم جمع بشیم و قهقهمون صدای غربت اهل بیت رو تحتالشعاع قراربده!!!!! دلمون رو بذاریم جای آقامون، جای دل آقامون،
گویند که نیست از شب یلدا درازتر پیداست اینان شام غریبان ندیدهاند
یادمون نره امشب چه خبرههاهاهاهاها چهارشنبه 90/9/30 .:. 1:43 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
در غروب کوکب اقبالها ** میربودند از همه خلخالها در غروبی که پر از تشویش بود ** هر دل از بار غمی دلریش بود بود صحرایی سراسر بی کسی ** دلهره، آزردگی، دلواپسی یک طرف طفلان هراسان در فرار ** یک طرف شادی دشمن برقرار تا که مشتی از عدو بگشوده شد ** بین آن یک گوشواره دیده شد آن همه بانوی پا تا سر حیا ** شد اسیر لشگر جور و جفا خیمههایی سر به سر افروخته ** دست و پاهایی که یکسر سوخته کودکان مبهوت و لرزان و غمین ** وای از حال زنان بی معین جای عباس است خالی ای دریغ ** وای از این افسرده حالی ای دریغ یکشنبه 90/9/13 .:. 3:43 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
سرها به نیزه پیش روی دخت حیدر ** جسم شریف یار زینب مانده بی سر آن سوی صحرا دشمنان آل طاها ** سرگرم شادی بهر قتل پور زهرا این سو تمام کودکان بی پدر را ** آواره میبینم میان دشت و صحرا آتش زبانه میکشد از خیمههایم ** در بین آتش ناجی لب تشنههایم ترسم میان شعلههای اهل کینه ** آتش بگیرد یادگاری مدینه طفلی به روی جسم بابا جان سپرده ** طفلی به زیر خاک صحرا تشنه مرده هر جای صحرا لالهای در خون نشسته ** از جور گلچین ساقهی هر گل شکسته از جور نعل تازه بر سمهای مرکب ** چیزی نمانده باقی از سالار زینب رأسش به نیزه پیکرش افتاده بر خاک ** از جذر و مدّ تیغ و نیزه گشته صد چاک یکشنبه 90/9/13 .:. 3:37 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
این لحظههای آخر سلطان عشق است ** وقت زمین افتادن ارکان عشق است در زیر تیغ و تیر و سنگ و نیزهباران ** وقت به نی بنشستن قرآن عشق است گرد و غبار و ناله و فریاد برپاست ** ای وای سلطان بین یک گودال تنهاست خولی، سنان، اخنس، همه خیره به گودال ** امواج دردی بی نهایت فاش پیداست یک چکمهپوش بی حیا با نیتی پست ** دارد میآید خنجری از کینه در دست آه ای ملائک چشم زهرا را بگیرید ** آن چکمه پوش پست روی سینه بنشست خون میزند جوش از زمین و آسمانها ** تاریک شد نور تمام کهکشانها خورشید هم در هالهای از خون نشسته ** رفته رمق از سینه و از جسم جانها ای وای بر موی شریفش پنجه انداخت ** زهرا در آنجابود اما دید و نشناخت با ضربههای کاریاش از پشت گردن ** رأس شریف شاه عطشان را جدا ساخت یکشنبه 90/9/13 .:. 3:36 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
ای جسم پاره پاره زیبا برادر من ** افتادهای به مقتل در خون برابر من در زیر تیغ و تیر و در زیر سنگ و نیزه ** باور نمیکنم من اسبان و نعل تازه پیراهنی نداری انگشتری نداری ** چرا عزیز زهرا در تن سری نداری از جور شامیان گرگان پست کوفه ** صدها هزار لاله زد بر تنت شکوفه ای خفته در یم خون به جای مادر تو ** من بوسهها بچینم از باغ حنجر تو گویا به سینهی تو یک بی حیا نشسته ** چون مثل مادر من شد سینهات شکسته یکشنبه 90/9/13 .:. 3:36 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
فردا دل اهل سما از غم لبالب میشود ** صدپاره از تیغ و سنان سالار زینب میشود فردا دل ختم رسل با داغ و غم گردد قرین ** جسم عزیز فاطمه افتد روی خاک زمین فردا گل امالبنین تنها کنار علقمه ** بی دست و چشم پر ز خون زائر شود بر فاطمه فردا گل شش ماههای لب تشنهی یک قطره آب ** پر میکشد از دامن پر مهر پر لطف رباب فردا تمام آسمان محزون مضطر میشود ** چون اربا اربا پیکر رعنای اکبر میشود یکشنبه 90/9/13 .:. 3:35 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
افتاده روی خاک و همه فکر غارتند ** در فکر غارت از گل رعنای خلقتند افتاده روی خاک و دو لبهای خشک او ** بر هم خورند گرم مناجات و یا ربند افتاده روی خاک و زهول فتادنش ** اهل خیام او همه در آه و مویهاند افتاده روی خاک و همه سنگ میزنند ** یک عده در خیال خیام و تهاجمند افتاده روی خاک و سنان میزند سنان ** خولی و زجر و شمر در افکار دیگرند افتاده روی خاک و کسی هم به سینهاش ** باقی به گرد او همه در رقص و خندهاند افتاده روی خاک و در آنس سوی دشت سرخ ** یک عده در تدارک نعلند و مرکبند افتاده روی خاک و صدای هزینهای ** گوید سرت بریده و آبت ندادهاند افتاده روی خاک و سپاه حرامیان ** آتش به دست در پی خلخال و معجرند یکشنبه 90/9/13 .:. 3:35 عصر .:. نصیر حسنی
نظرات ()
ای سرو قطعه قطعهی در خون شناورم ** ماه منیر هاشمیان میر لشگرم افتادی و صدازدی و آمدم ولی ** پیش از من آمده به سرت خسته مادرم دست بردیه و قد بر خاک خفتهات ** بالله که نیست لحظهای ای ماه باورم درد کمــر گرفت تمام وجود من ** وقتی صدا زدی ز دل و جان برادرم در اضطراب آمدنت در حرم همه ** بی تو چگونه ره به سوی خیمهها برم بی تو اگر به خیمه رسیدم خودت بگو ** گویم چه پاسخی به دل زار خواهرم یکشنبه 90/9/13 .:. 10:40 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
ک حرم دیده به دنبال تو دارد ای مشک ** تا رسانم به حرم آب تو را یاری کن من به حسن ادب و حسن وفا شهره شدم ** تو فقط تا به حرم خوب وفاداری کن محض لبهای رقیه محض لبهای علی ** ذرهای آب تو ای مشک نگهداری کن دستهایم اگر افتادغمی نیست ولی ** تو به جای من هباس علمداری کن یکشنبه 90/9/13 .:. 10:40 صبح .:. نصیر حسنی
نظرات ()
.:. کدنویسی : وبلاگ اسکین .:. گرافیک : ثامن تم .:.
|
||
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به مدیر آن می باشد.
|